جدول جو
جدول جو

معنی علی عالونی - جستجوی لغت در جدول جو

علی عالونی
(عَ یِ)
ابن محمد بن احمد عالونی حنفی. متوفی در حدود سال 815 هجری قمری او راست: الانتقاد فی شرح عمدهالاعتقاد. (از معجم المؤلفین از هدیه العارفین بغدادی ج 1 ص 729)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

علی بن عبیدالله بن نصر بن السری مکنی به ابوالحسن متولد در 455 هجری قمری و متوفی در سال 527 است. وی که گویا منسوب به زاغون بغداد است حنبلی مذهب و استاد و مربی شیخ بن الجوزی بوده و کتابی در تاریخ تألیف کرده است. (از معجم البلدان). ابن اثیر در کامل گوید:در این سال (573 صدقه بن حسین حداد که تاریخ زاغونی را مذیل ساخته بود درگذشت. (کامل التواریخ چ لیدن ج 11 ص 297). و رجوع به کتاب مراصد الاطلاع چ بریل شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ)
ابن عبیدالله بن نصر بن سری زاغونی حنبلی. مکنی به ابوالحسن. رجوع به زاغونی (علی بن عبیدالله...) و علی (ابن عبیدالله...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ)
ابن محمد قابونی دمشقی حنفی. ملقب به علاءالدین و مکنی به ابوالحسن. وی نحوی بود و در سال 858 هجری قمری درگذشت. او راست: شرح الفیۀ ابن مالک، در نحو. (از معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ عُ)
ابن مقرب بن منصور بن مقرب بن حسن بن عزیز بن ضبار ربعی عیونی، ملقب به جمال الدین و مکنی به ابوعبدالله. رجوع به علی ربعی شود
لغت نامه دهخدا
(عَیِ عَ لَ)
ابن عبدالله بن علی بن حسین بن زید بن علی بن حسین بن زید بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علوی علیهم السلام. مکنی به ابوالقاسم و مشهور به ابن الشبیه (معجم الادباء چ مارگلیوث) و یا شبیه (معجم الادباء چ قاهره) وی خطاط بود و از دسترنج خود معاش خویش را به دست می آورد و به فقرا نیز کمک میکرد. مولد او در عیداضحای سال 360 هجری قمری بود و در دهۀ اول رجب سال 441 هجری قمری درگذشت. صاحب معجم الادباء گوید که دیوانی از عروه بن ورد به خط او دیده است. رجوع به معجم الادباء چ قاهره ج 13 ص 271 و چ مارگلیوث ج 5 ص 230 شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ عَلَ)
ابن ابی احمدحسین طاهر بن موسی بن محمد بن موسی بن ابراهیم بن امام موسی بن جعفرالصادق (ع) ملقب به علم الهدی و ثمانینی و ذوالثمانین و ذوالمجدین و سیدمرتضی و شریف مرتضی. رجوع به علم الهدی موسوی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ عَ لَ)
ابن موسی بن جعفر بن محمد بن احمد بن طاوس علوی فاطمی. مشهوربه ابن طاووس و ملقب به رضی الدین و مکنی به ابوالقاسم. رجوع به ابن طاووس و علی (ابن موسی بن...) شود
ابن حمودبن میمون بن احمد ادریسی حسنی علوی حمودی. ملقب به الناصر لدین الله. نخستین تن از ملوک بنی حمود در قرطبه و مالقه. رجوع به علی حمودی شود
ابن عبدالکریم بن علی بن محمد بن علی بن عبدالحمید حسینی علوی نیلی نجفی. مشهور به نسّابه و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی نیلی شود
ابن محمد بن علی بن محمد علوی عمری شجری. ملقب به نجم الدین و مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن صوفی. رجوع به علی شجری شود
ابن احمد بن محمد بن عمر بن سالم بن عبیدالله بن حسن علوی حسینی زیدی شافعی. مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی زیدی شود
ابن عبدالقادر بن عبدالرحمان بن علی بن علی بن علی بن أمین علوی اندلسی جزایری مالکی شاذلی. رجوع به علی اندلسی شود
ابن محمد بن جعفر بن محمد بن زید شهید علوی امامی حمانی. رجوع به علی حمانی (ابن محمد بن جعفر کوفی...) شود
ابن حسن (یا حسین). مکنی به ابوالقاسم. منجم و ریاضیدان مشهور قرن چهارم هجری قمری رجوع به ابن اعلم شود
لغت نامه دهخدا